مرد شیطان صفت در کمین دختربچه مدرسه ای !
مرد شیطان صفت در کمین دختربچه مدرسهای !
مرد شیطان صفت که به بهانه پرسیدن آدرس، دختربچه مدرسهای را به مخفیگاه شیطانی خود کشانده و مورد آزار و اذیت قرار داده بود، دستگیر شد.
چند روز پیش، دختربچه هشتسالهای از سوی والدینش به یکی از مراکز درمانی مشهد انتقال یافت و وقتی در همان بررسیهای اولیه معلوم شد که وی مورد آزار و اذیت قرار گرفته، ماجرا به پلیس گزارش شد. با حضور ماموران در محل، مادر دختر بچه در تحقیقات گفت: ظهر امروز درحالیکه منتظر بودم دخترم از مدرسه به خانه برگردد، خبری از او نشد و همین مسئله باعث نگرانیام شد. نمیدانستم چه اتفاقی برای او افتاده و نگرانش بودم تا اینکه بعد از حدود 40 دقیقه تاخیر سروکله دخترم پیدا شد.
وقتی او به خانه آمد، مدام اشک میریخت و گریه میکرد. او بیحال بود و رنگ پریده بهنظر میرسید اما هر چه از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده، جواب نمیداد تا اینکه بالاخره با اصرار من لب به سخن گشود و ماجرای شومی را که برایش اتفاق افتاده بود، تعریف کرد. زن جوان در تشریح اتفاقی که برای دخترش افتاده بود، گفت: دخترم در راه برگشت به خانه بوده که در بین راه مردی سوار بر یک موتورسیکلت سهچرخ، به او نزدیک شده و آدرس پرسیده، بعد هم از دخترم خواسته که برای نشان دادن آدرس، سوار موتور شود و او هم قبول کرده اما آدرسی که آن مرد درنظرش بوده، خانهای مخروبه در همان حوالی بوده و وقتی به آنجا رسیدهاند، او دخترم را به زور به خانه برده و مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس همانجا رهایش کرده و متواری شده است.
وی افزود: بعد از شنیدن حرفهای دخترم، سراسیمه با شوهرم تماس گرفتم و او هم با عجله خودش را به خانه رساند و دخترمان را به درمانگاه منتقل کردیم. با اظهارات این زن، درحالیکه دختر خردسال نیز حرفهای او را تایید میکرد، تحقیقات ماموران برای شناسایی و دستگیری مرد شیطان صفت شروع شد. از آنجا که دختربچه مدرسهای مشخصات کامل این مرد را به خاطر داشت، تیمهای گشت پلیس وارد عمل شدند و با استقرار در محدوده مورد نظر به گشتزنی پرداختند تا اینکه موفق شدند مرد شیطانصفت را سوار بر موتورش شناسایی کنند. این مرد در یک عملیات ضربتی دستگیر شد و بعد از انتقال به اداره پلیس به ربودن و آزار و اذیت دختر هشت ساله اعتراف کرد. بعد از اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شد. تحقیقات تکمیلی درخصوص دیگر جرائم احتمالی وی ادامه دارد.
چند روز پیش، دختربچه هشتسالهای از سوی والدینش به یکی از مراکز درمانی مشهد انتقال یافت و وقتی در همان بررسیهای اولیه معلوم شد که وی مورد آزار و اذیت قرار گرفته، ماجرا به پلیس گزارش شد. با حضور ماموران در محل، مادر دختر بچه در تحقیقات گفت: ظهر امروز درحالیکه منتظر بودم دخترم از مدرسه به خانه برگردد، خبری از او نشد و همین مسئله باعث نگرانیام شد. نمیدانستم چه اتفاقی برای او افتاده و نگرانش بودم تا اینکه بعد از حدود 40 دقیقه تاخیر سروکله دخترم پیدا شد.
وقتی او به خانه آمد، مدام اشک میریخت و گریه میکرد. او بیحال بود و رنگ پریده بهنظر میرسید اما هر چه از او پرسیدم که چه اتفاقی افتاده، جواب نمیداد تا اینکه بالاخره با اصرار من لب به سخن گشود و ماجرای شومی را که برایش اتفاق افتاده بود، تعریف کرد. زن جوان در تشریح اتفاقی که برای دخترش افتاده بود، گفت: دخترم در راه برگشت به خانه بوده که در بین راه مردی سوار بر یک موتورسیکلت سهچرخ، به او نزدیک شده و آدرس پرسیده، بعد هم از دخترم خواسته که برای نشان دادن آدرس، سوار موتور شود و او هم قبول کرده اما آدرسی که آن مرد درنظرش بوده، خانهای مخروبه در همان حوالی بوده و وقتی به آنجا رسیدهاند، او دخترم را به زور به خانه برده و مورد آزار و اذیت قرار داده و سپس همانجا رهایش کرده و متواری شده است.
وی افزود: بعد از شنیدن حرفهای دخترم، سراسیمه با شوهرم تماس گرفتم و او هم با عجله خودش را به خانه رساند و دخترمان را به درمانگاه منتقل کردیم. با اظهارات این زن، درحالیکه دختر خردسال نیز حرفهای او را تایید میکرد، تحقیقات ماموران برای شناسایی و دستگیری مرد شیطان صفت شروع شد. از آنجا که دختربچه مدرسهای مشخصات کامل این مرد را به خاطر داشت، تیمهای گشت پلیس وارد عمل شدند و با استقرار در محدوده مورد نظر به گشتزنی پرداختند تا اینکه موفق شدند مرد شیطانصفت را سوار بر موتورش شناسایی کنند. این مرد در یک عملیات ضربتی دستگیر شد و بعد از انتقال به اداره پلیس به ربودن و آزار و اذیت دختر هشت ساله اعتراف کرد. بعد از اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شد. تحقیقات تکمیلی درخصوص دیگر جرائم احتمالی وی ادامه دارد.
هشدار ها :
* به فرزندانمان بیاموزیم هیچگونه رابطه ای با افراد ناشناس برقرار نکنند و در مواردی شبیه به مورد ذکر شده هم ، غیر از بیان ادرس ( و یا هر مورد معمولی دیگر ) به هیچ وجه با آنها همراه و هم کلام نشوند .
* به فرزندانمان بیاموزیم در صورت احساس خطر ، با توجه به شرایط ، فورا خانواده را در جریان گذاشته و خود را به نزدیک ترین کلانتری ها و یا هر مکان مطمئن دیگر برسانند .
* گاهی اوقات نیز برخی افراد با باز کردن سر کلام و پرسیدن چند سوال معمولی ، به دنبال کسب اطلاعات دقیق و خصوصی از قبیل آدرس منزل ، ساعات حضور افراد در خانه ، شغل پدر و مادر و غیره و آن هم جهت اهدف شوم خود ( مانند دزدی و ... ) در آینده هستند ؛ به فرزندانمان در این باره نیز آگاهی و اطلاع دهیم تا با دیدی بازتر و با فکر در برخورد با چنین موقعیت هایی رفتار کنند .